- کاسه کوزه
- اثاث خانه، اسباب خانه، ظروف منزل
معنی کاسه کوزه - جستجوی لغت در جدول جو
- کاسه کوزه
- کاسه و کوزه یا کاسه کوزه کسی را بهم زدن، دستگاه کسی را بهم زدن، یا کاسه کوزه ها را گردن کسی شکستن، او را مقصر کارهای بد شمردن
- کاسه کوزه ((~. زِ))
- مجموعه ظرف های خانه، مجموعه اثاث و اسباب کار کسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه کاسه های شکسته را بند زند شکست بند زن چینی بند زن
شغل کاسه کوزه دار جیزگری
آنکه خانه ای آماده برای قمار بازی دارد صاحب قمار خانه جیز گر
کنایه از شر و فساد و خرابی
آن که خانه ای آماده برای قماربازی دارد، صاحب قمارخانه، جیزگر
کسی که در خانۀ خود بساط قمار راه می اندازد و از قماربازان پول می گیرد، صاحب قمارخانه